شبیه هیشـکی نه ! مث ابرم
ابری که محکوم به تبعیــــــده
به هرکی که حالش رو میپرسه
زخمای کاریش و نشون میده
چند وقته یه جوری پریشونم
که حتی شب خوابم نمیگیره
با چشم باز شب خواب می بینم
معجزه ی عشق تو خب اینه !
همون دیدار اول کار دستم داد
وقتی نگاهم به نگات افتاد
تولد عشق این تلاقی بود
تقدیر من رو سمت تو هل داد
اما...
اما چقد بیرحمه این دنیا
هرچیزی و که داری میگیره
کافیه یک ذره دلت خوش شه
ناغافلونه زهر میریزه
من زخمی ام، دردم گرفته زیاد
زخمای کاریم واسه ی اینه
اینیکه عاشق بودم از ته دل
یک ادم روراست، بی کینه.
....
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط: ترانه های زیبا، عاشقانه ها، دل نوشته ها، ،